فروش حیرت انگیز «گارفیلد» در اولین هفته اکران «سمرقند»، برای خانواده بزرگ فارسی زبانان | کتاب تازه شاعر خراسانی در نمایشگاه کتاب تهران پایان فیلمبرداری فیلم سینمایی «برج آخر» اثر سوفیا موسویان صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ آلبوم «عشق ناباور» در راه بازار موسیقی کنسرت‌های پاپ اردیبهشت ۱۴۰۳ + زمان و مکان تأکید هیئت رسانه‌ای ایران و عراق بر انعقاد «تفاهم‌نامه همکاری» و تشکیل «شورای رسانه‌ای مشترک» + آلبوم تصاویر برنارد هیل بازیگر «ارباب حلقه ها» و «تایتانیک» درگذشت + بیوگرافی افشای «رازهای دوبلین» در نمایشگاه کتاب تهران وکیل امیرحسین مقصودلو: «تتلو» برای اثبات توبه‌اش شعری در وصف امام علی (ع) می‌خواند + عکس صحبت‌های «پیمان جبلی» درباره ساخت فصل جدید زیرخاکی، نون خ و پایتخت محمدعلی علومی، نویسنده و پژوهشگر درگذشت + بیوگرافی سفیر ایران در عراق: رسانه ها برای گسترش روابط ایران و عراق به میدان بیایند بازدید هیئت رسانه‌ای ایران از از شبکه‌های خبری و رسانه‌های عراقی + تصاویر اولین تیزر فیلم موردانتظار «مگالوپولیس» (Megalopolis) فرانسیس فورد کاپولا
سرخط خبرها

گفتگویی با عبدالعلی دستغیب، از دوستان بازمانده جلال آل  احمد

  • کد خبر: ۱۹۸۲۰۰
  • ۱۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۲
گفتگویی با عبدالعلی دستغیب، از دوستان بازمانده جلال آل  احمد
عبدالغلی دستغیب، از دوستان جلال آل احمد، او را مقاله نویسی قهار می‌داند و سفرنامه نویسی توصیف می کند که سفرنامه هایش ماندگار است.

به گزارش شهرآرانیوز ۱۱ آذر ماه، یکصدمین سال تولد جلال آل احمد بود. نویسنده «غرب زدگی»، «مدیر مدرسه»، «نفرین زمین» و انبوهی از کتاب، مقاله و داستان کوتاه که نام و جایگاهش را در ادبیات داستانی نمی‌توان نادیده گرفت. عبدالعلی دستغیب، منتقد و مترجم فلسفه، درباره آل احمد می‌گوید: «بهترین داستان او «نفرین زمین» است که حاصل تجربیات شخصی اوست.» او جلال را مقاله نویسی قهار می‌داند و سفرنامه نویسی که سفرنامه هایش ماندگار است. دستغیب از دوستان گرمابه و گلستان جلال آل احمد است. آنچه در پی می‌آید، گفت وگوی همشهری با عبدالعلی دستغیب است.

بهترین داستان آل احمد از نظر و نگاه شما کدام داستان است؟

به گمانم «نفرین زمین» بهترین داستان جلال است. او در این کتاب تجربیات شخصی خود را به عنوان یک معلم که برای تدریس به روستایی می‌رود و مردم آن روستا را خرافات زده می‌یابد، بیان می‌کند. جلال البته بیشتر آژیتاسیونر بود؛ درست مانند احمد محمود و محمود دولت آبادی. این دست نویسندگان در آثارشان به تحریک سیاسی مردم می‌پرداختند و مردم را علیه هیئت حاکمه می‌شوراندند.

مدیر مدرسه چطور؟ زبان پرطمطراقی دارد. از عبارت‌هایی مثل «همپالکی»، «دَنگم گرفته بود» و ... استفاده می‌کند که آن روز‌ها در ادبیات ما سابقه نداشت.

بله. درست است، اما در عین حال باید بدانید که داستان‌های آل احمد شکل داستان داشت. آل احمد به دلیل وجود و حضورش در کانون نویسندگان و اینکه روشنفکر تأثیرگذار و صاحب نفوذی بود، می‌تواند همچنان بررسی شود. او زبان صریح و رکی داشت.

از دیگر کتاب‌ها و ترجمه هایش چه؟ آن‌ها از چه عیاری برخوردارند؟

جلال در مقاله نویسی سرآمد بود. سفرنامه‌های او هم می‌تواند در همین باره ثبت و ضبط شود. سفرنامه به آمریکا، روسیه و خسی در میقات و سفر به ولایت عزرائیل جزو شاخص‌ترین آثار او هستند.

چرا جلال به عنوان نویسنده و مقاله نویس، سیاست را دنبال می‌کرد؟

او مدتی به همراه ابراهیم گلستان به عضویت حزب توده درآمد. ابراهیم گلستان خیلی زود دریافت که اوضاع از چه قرار است و به همین دلیل راه خودش را از دیگر نویسندگان به کلی جدا کرد. جلال، اما رک و صریح بود. اگر از کسی یا چیزی بدش می‌آمد، سریع واکنش نشان می‌داد. اهل مدارا و مماشات نبود.

معمولا اغلب روشنفکران در دوران پهلوی دوم وقتی در باد موافق قرار می‌گرفتند و خطری تهدیدشان نمی‌کرد شعار سیاسی سر می‌دادند و پز اپوزیسیون می‌گرفتند. وقتی احساس خطر می‌کردند، سکوت اختیار می‌شد. اما جلال عکس این موضوع رفتار می‌کرد. سرش درد می‌کرد برای سروصدا. در مواقعی که احساس خطر هم می‌کرد دل قرصی داشت و فریاد برمی آورد.

از او خاطره هم دارید؟

بله. روز‌های سه شنبه، همراه سیمین دانشور نزد او به یکی از کافه‌های تهران می‌رفتیم. جمعه‌ها هم سه نفری برای کوهنوردی آماده بودیم. معاشرت با جلال برای هر کسی خوشایند بود. آدم دهان گرم، پردل و خوش سخنی بود که کسی را در عین حال نمی‌رنجاند.

قبلا از زبان شما شنیدم که با غلامحسین ساعدی اختلاف نظر داشتند. درست است؟

بله. اختلاف نظر داشتند، اما ساعدی همواره برای جلال احترام قائل بود و دوستش می‌داشت.

ترجمه‌های جلال از زبان فرانسه چگونه بود؟ قمارباز داستایفسکی و بیگانه نوشته کامو که اغلب اهل ادبیات آن را دارند و خوانده اند.

الان ترجمه‌های جدید و مترجمان جدید وارد عرصه شده اند. ترجمه‌های جلال با همان زبانی بود که خود آموخته و شکسته بسته یاد گرفته بود. تلاشش در همان حد بود؛ نه بیشتر و نه کمتر.

جلال معمولا در چه عرصه‌هایی موفق ظاهر می‌شد؟

به مدیر مدرسه اشاره کردید که آن هم به دلیل تجربه خودش در کسوت یک معلم است. هر جا که جلال تجربیاتش را مستقیم بیان می‌کند برای مخاطب جالب توجه است. این را هم بگویم که جلال همواره خودش بود؛ آدمی عصبی مزاج و عجول. مجموعه‌ای هم با عنوان «یادداشت‌های شتابزده» دارد. شتابزدگی در خونش بود و همان طور که گفتم رک و صریح. با کسی و چیزی تعارف نداشت.

در داستان نویسی از چه اعتباری برخوردار بود؟

اگر او را با مثلا صادق چوبک مقایسه کنیم، می‌بینیم که چوبک به مراتب از او جلوتر است. البته چوبک داستان‌های ضعیف هم زیاد دارد، اما جلال هرجا که خودش بوده و تجربیات زیسته خودش را به رشته تحریر درآورده، نوشته هایش، شکلی از داستان پیدا کرده است، اما امروز او را به عنوان روشنفکری که مقاله‌ها و سفرنامه‌های جذابی نوشته است باید به یاد آوریم. سفرنامه‌های جلال ماندگار است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->